قوانین کلی شرکت که همۀ کارمندان و مدیران، ملزم به رعایت و اجرای آن هستند:
- تصمیمات شرکت باید با اهداف استراتژیک، ۳۰ اصل، و اسناد رویههای کاری همخوانی دارد.
- ما هر کاری میکنیم تا کیفیت سرویس به مشتریان، کارکنان و تامینکنندگان بینقص باشد.
- ما خطوط ثابتی را ترسیم می کنیم، بنابراین وضعیت دقیقی از وضعیت موجود ارائه می دهیم. رویههای مستند، دفاع اصلی در برابر مشکلات خنثی(خاکستری) هستند.
- «کار را تمام کن.» آیا کارمندان کارشان را انجام داده اند، یا همیشه یک نوع عارضه وجود دارد؟ این توانایی برای «انجام سریع و دقیق کار بدون بهانه یا عارضه و پیچیدگی» باارزشترین ویژگی یک کارمند است.
- کارمندان در اولویت هستند. ما افرادی را استخدام میکنیم که تمایل ذاتی به اجرای ۱۰۰ درصدی دارند. ما به آنها پاداش میدهیم. نتیجه طبیعی این است که به مشتریان خود به خوبی خدمت میکنیم .
- ما آتشنشان نیستیم. ما متخصص پیشگیری از آتش سوزی هستیم. مشکلات را مدیریت نمیکنیم. ما بر بهبود و نگهداری سیستمها تمرکز داریم تا از بروز مشکلات در وهلۀ اول جلوگیری کنیم.
- مشکلات، هدیههایی هستند که ما را به عمل ترغیب میکنند. یک مشکل باعث ایجاد یا بهبود یک سیستم یا رویه می شود. آنها «پرچمهای قرمز برای بهبود» هستند. ما تسلیم نمیشویم، اما وقتی شکست میخوریم، با خود میگوییم که “از شما برای این زنگ بیدار باش تشکر میکنیم “و اقداماتی را برای بهبود سیستم انجام میدهیم تا از تکرار مجدد این شکست جلوگیری کنیم.
- ما فقط روی چند سرویس قابل مدیریت، تمرکز میکنیم. هرچند ما مراقب فرصتهای جدید نیز هستیم. در نهایت، به جای مجموعه ای پیچیده از پیشنهادات باکیفیت متوسط،«تنهاچند سرویس عالی» ارائه میدهیم، .
- سادهترین راهحل را پیدا میکنیم. قانون اُکام: «موجودیتها را فراتر از ضرورت ضرب نکنید… سادهترین راهحل همیشه درست است.»
- پولی که ذخیره یا هدر میدهیم، پول مونوپولی نیست! ما ارزش دلار را کم نمیکنیم فقط چون به کسبوکار مربوط است.
- شرکت را با رویهها و سیستمهای مستند اداره میکنیم. «هر مشکل تکراری با سیستم حل میشود.» زمان لازم برای ایجاد و اجرا را صرف میکنیم و ارزشش را دارد. اگر مشکلی تکراری است، رویه نوشته میشود تا تکرار نشود. از طرف دیگر، سازمان را با فرآیندهای غیرضروری برای موارد نادر بوجوغ نمیکنیم. گاهی انتخاب میکنیم رویه ایجاد نکنیم.
- «فقط انجامش نده.» غیرضروری را حذف کن. اغلب، حذف سیستم، پروتکل یا پروژه بالقوه چیز خوبی است. سادگی را فکر کن. خودکار کن. به کمترین گامها پالایش کن یا کاملاً دور بریز. آیا «نه» ساده زمان، انرژی و/یا پول ذخیره میکند؟
- سیستمهای، رویهها و عملکردهای مستند ما «از خیابان» هستند. این یعنی هر کسی با هوش عادی میتواند بدون کمک رویهها را انجام دهد. شواهد واقعی این است که فرد با مهارت تایپ خوب را از خیابان استخدام میکنیم و در روز دوم تماسها را پردازش میکند. برای این، پروتکلها باید کارآمد، ساده و کاملاً مستند باشند.
- حالا انجامش بده. تمام اقدامات بر اساس نظریه «نقطه فروش» ساخته میشوند. اقدامی را به تاخیر نمیاندازیم اگر فوری قابل انجام باشد. مثل خردهفروشیهای بزرگ، «موجودی و پایگاه داده را دقیقاً در زمان معامله بهروزرسانی میکنیم.»
- ما سازمان فردی را بر اساس نظریه فرانکلین-کاوی الگوبرداری میکنیم. از مکانیسمهای سازمانی استفاده میکنیم که همیشه در دسترس هستند. ما اولویتبندی، زمانبندی و مستندسازی میکنیم.این سیستم، همیشه به روز است و همیشه از آن استفاده می کنیم. برای تک نام پندار آریا، این برنامه، سی آر ام دیدار است.
- ترتیب و اولویت، حیاتی هستند. ما ابتدا بر روی مهمترین وظایف کار میکنیم. بر اساس فلسفه ماتریس زمانی استفان کاوی، حداکثر زمان را صرف کارهای «غیرضروری یا مهم» میکنیم .
- ما همه چیز را قبل از انتشار، دوباره چک میکنیم. اگر عادت دوبار چک کردن، یک عادت فطری شخصی در شما نیست، باید آن را پرورش دهید. بررسی مضاعف، مرحلهای آگاهانه در هر کار است که یا توسط فردی که وظیفه را مدیریت میکند یا شخص دیگری، انجام میشود.
- محیط ما بیعیب است: تمیز و مرتب و منظم، ساده، کارآمد، کاربردی. به معنای واقعی یا مجازی، بدون «لانه موش».
- آموزش کارکنان ساختارمند، زمانبندی و برنامه ریزیشده و کامل است. تماس قاطعانه با مشتری نیز ساختارمند، برنامه ریزی شده و کامل است.
- ما وسواس مهلت داریم. اگر کسی در سازمان بگوید که کار یا پروژه ای را در تاریخ و زمان مشخصی به پایان می رساند، متعهد می شود که در آن مهلت به پایان برساند.یا اگر تاخیرهای قانونی مزاحم شود، از قبل به همکاران توصیه می شود.
- ما تجهیزات را نگهداری میکنیم و همیشه آن را ۱۰۰ درصد کارآمد نگه میداریم. اگر چیزی آنطور که باید کار نمیکند، همین حالا آن را تعمیر کنید حتی اگر اکنون نیازی به تعمیر آن نباشد. موضوع حفظ عادات خوب است. این تنها روشی است که ما کارها را طبق آن انجام میدهیم.
- برای افزایش مهارتها، مطالعه میکنیم. مطالعۀ مداوم برای رشد شخصی حیاتی است. موضوع، خود انضباطی است.
- بر خلاف «انجام کار»، وظیفۀ مدیر دپارتمان ایجاد، نظارت و مستندسازی سیستمها(شامل افراد، تجهیزات، رویه ها و برنامه های نگهداری است.
- مدیرعامل یا مدیر کل، بر روسای بخشها و سیستمهای کلی نظارت میکند. این وظیفۀ مدیرعامل یا مدیر کل است که مدیران را هدایت، هماهنگی و نظارت کند.
- .از فعالیتهای چندوظیفهای اجتناب میکنیم. وقتی با کسی ارتباط برقرار میکنیم، ما ۱۰۰ درصد حضور داریم و به شخص مقابلمان توجه کامل داریم. ما بر گوش دادن و درک کردن، تمرکز میکنیم. ذهن آگاهی توجه کامل به یک چیز در یک زمان است .کتاب “زندگی در اوج فاجعه”، نوشته جان کابات زین را بخوانید.
- وقتی در شرکت کار می کنیم، به سختی بر روی کسبوکار تک نام پندار آریا کار میکنیم. سرمان را پایین نگه می داریم، ما تمرکزمی کنیم، و در مقابل، شرکت خیلی خوب به ما پرداخت میکند.
- «کامل» به معنای تقریبا یا فردا «کامل» نیست.
- ما برای داشتن یک فضای اجتماعی جدی و آرام و در عین حال دلپذیر، آرامبخش، راحت و دوستانه تلاش میکنیم .تک نام پندار آریا مکان خوبی برای کار است.
